۱۳۸۹ خرداد ۲۵, سه‌شنبه

خلیفه تنها

یکی از غم بار ترین حوادث تاریخ صدر اسلام ماجرای کشته شدن خلیفه سوم است. معترضان و مومنانی که از مصر، کوفه و بصره راهی شهر پیامبر شده بودند، قصد جاری کردن خون امیرالمومنین را نداشتند. آنها تنها نسبت به انتصاب "مروان بن حکم" بر مصدر مقدرات و امورات خلافت اسلام و تیره بختی هایی نشات گرفته از این انتصاب معترض بودند.

اما مکرها و زیاده خواهی های مروان اموی از یکسو و عدم عزل او توسط خلیفه از دیگرسو، سیر خواست ها و مطالبات معترضین را تغییر داد، کار به جایی رسید که خطبه توبه خلیفه هم چاره ساز نشد و معترضین خواستار خلع عثمان از خلافت شدند.

غبار و غوغائی به پا خواست "خلیفه تنها" کشته شد و باب خلیفه کشی در تاریخ اسلام باز شد.

تاریخ بارها و بارها تکرار می شود و گاه یک قصه را به صد زبان روایت می کند. حوادث این روزهای جامعه ایرانی آنقدر نشان از آن روزگاران دارد که پس از قریب 1400 سال، نام معاویه و پسرش یزید، ترجیع بند شعارهای معترضین در خیابانهای تهران شده است.
صدها سال روحانیون شیعه بر سر منبرهای خود قصه خدعه آل اموی خواندند و گفتند که چگونه آل ابی سفیان حاکمان ظالمی بودند که خود را ریاکارانه مسلمان و جانشین پیامبر می خوانند اما عملشان غارت میراث محمد بود و تاراج دارایی های مسلمین. این قصه ها را در طول قرنها ایرانیان از بر شدند و نسل به نسل منتقل کردند تا هر کجا که رنگی از نیرنگ و ظلم می بینند با تاسی به این اندیشه و اسطوره های بزرگ مذهبی به مقابله با آن به پا خیزند.

روز بیست و دوم خرداد میلیونها ایرانی تها با این امید در صف های طولانی انتخابات ایستادند و شناسنامه را به نشان حکومت ممهور کردند که شاید بتوانند در پناه حضور گسترده خود محمود احمدی نژاد را از صدر دولت و مقدرات کشور به زیر کشند، چرا که عملکرد چهارساله او علی رغم تبلیغات گسترده دستگاه حاکمیت نشان داد که ردای ریاست جمهوری تا چه اندازه برای او گشاد است، ایرانی ها صدای مرگ کشور و فقر ملت را شنیدند، از گردن شکستی و شرمندگی در برابر دیده گان همسایه و رقیبان بی مقدار دیروزی و گردن کش امروزی به تنگ آمدند، بر تردیدها غلبه کردند و پای صندوق های رای رفتند، آنها آنگونه که صدا وسیما می گفت برای تجدید بیعت با "ولی امر مسلمین" نرفته بودند، بلکه رفته بودند تا بگویند احمدی نژاد، مهره مورد وثوق و حمایت تام آیت الله خامنه ای را نمی خواهیم، چه ولی فقیه بخواهد و چه نخواهد.

عظمت آرای معترضین را حکومت با تقلب پاسخ داد تا نشان دهند که برای آنها نه تنها مدرک دانشگاهی و قطعنامه های سازمان ملل کاغذه پاره ای بیش نیست، که آرای مردم نیز در سرنوشت کسانی که منشا حکومت خود را جایی در آسمانها می پندارند نیز به همان قدر و مقدار است. تنها چند ساعت زمان نیاز بود تا مردم معترض این بار اعتراض خود را از صندوق ها به خیابانها بکشند اینبار علاوه بر نارضایتی از عملکرد دولت احمدی نژاد از مکر تازه حکومت و مصادره رایشان به نام خود خشمگین بودند. آنها چنان نجیبانه پی آرای خود را گرفتند که جهان را نیز به تحسین واداشتند، آنگاه که حکومت به سرکوب و خشونت روی آورد نیز شعار "رای من کو" به تظاهرات سکوت کشیده شد.

اما دفاع همه جانبه آیت الله خامنه ای از احمدی نژاد، چشم پوشی از تخلفات او و دستور افزودن بر شدت برخوردها با ناراضیان "ساکت" در خیابانها، قصه صدر اسلام را تکرار کرد، فردای نماز جمعه معترضین رهبری ایران سیبل شعار خود قرار دادند. رسانه های حکومتی تعداد کشته های شنبه خونین تهران را سیزده تن اعلام کردند، اما این عادت دیرینه آنها بود که تعداد مخالفین خود را همیشه کمتر از آنچه هست معرفی کنند همانند آنچه در اعلام نتایج انتخابات کردند.

از آن روز هر هفته و ماهی که گذشت آیت الله خامنه ای و مجموعه نزدیکان او خود را بیشتر و بیشتر هزینه دولت محمود احمدی نژاد کردند و البته به همان میزان محمود احمدی نژاد و همراهان او نیز در دولت از شدت حملات خود علیه مخالفین کاستند و زیرکانه خود را از مرکز ثقل جدالها به حاشیه کشاندند.

خلفیه سوم اگر با خلافت خود قمار نمی کرد و مروان اموی را از سمت خود خلع می کرد نه نیازی به خطبه توبه بود و نه جان خود از دست می داد. آنچنان که اگر ایت الله خامنه ای نقش "رهبری" را خوب ایفا می کرد، می توانست با برگزاری دوباره انتخابات ریاست جمهوری هم ژست دمکراسی در جهان بگیرد هم نشان دهد که جایگاه رهبری فراتر از جریان ها و گروههاست. اما آیت الله خامنه ای سال ها بود که رهبر تنها یکی از جناح های موجود در جمهوری اسلامی بود. او که روز از موسسان حزب جمهوری اسلامی بود، امروز دست جمهوری اسلامی را گرفته تا اگر قرار باشد حکومت 20 ساله او سقوط کند نظام سی ساله هم ساقط شود.

فرجام حکومت عثمان قیام بزرگی از خونخواهان و هواداران آن بود، زیرا عثمان هنوز آنقدر ها هم خوشنام بود که علی (ع) حسنین را برای محافظت از جان خلیفه به در خانه او بفرستد. اما به نظر می رسد در فرجام کار آیت الله خامنه ای جایی برای دفاع از او باقی نمانده است تا پیراهنی از او پرچم شود.

در چند ماه اخیر دهها بار تصاویر آیت الله خامنه ای در خیابانها و دانشگاهها به آتش کشیده شد، اما دستگاه حکومت این نکته را به خوبی فهمیده بود که پخش تصاویر آتش زدن عکسهای رهبری هیچ خونی را به جوش نمی آورد و هیچ رگ غیرتی را بیرون نمی زند جز همان معدود هواداران و مواجب بگیران. به همین سبب بود که فیلمی تهیه کردند و تصاویر آتش زدن عکس آیت الله خمینی را نشان دادند تا مگر از کیسه محبوبیت بنیانگذار نظام بتوانند برای رهبر کنونی نظام هزینه کنند.

آیت الله خامنه ای از "خلیفه تنها" هم تنها تر است.
  • Digg
  • Sphinn
  • del.icio.us
  • Facebook
  • Google
  • Furl
  • Reddit
  • StumbleUpon
  • Donbaleh
  • Technorati
  • Balatarin
  • twitthis

6 نظر:

حمید گفت...

سلام دوست من.
من اینجا سکوت کردم. چون دگر گفتن و هیچ نشنفتن بس است.
دوست من بهت سر می زنم و اون وبو دوباره زنده می کنم.

ایزدیار گفت...

سلام عزیز
ممنون که خبر کردی.لینک شما اصلاح شد.خواهشاً سایر دوستان هم که به دلیل فیلتر شدن های متعدد لینک آنها را از دست دادم خبر کنند.ممنون و سبز باشید

شمارش معکوس گفت...

سلام.تبادل لینک کنیم؟سبز باشی.

شمارش معکوس گفت...

سلام.لینکی.لینکم کن.سبز باشی.

آگاهی گفت...

سلام دوست عزیز آنها از تفکر میترسند واز کسانی که فکر میکنند پس تولید فکر کنیم وبلاگ خوب و پرباری دارین خوشحال میشم در راه آزادی و آگاهی با هم همکاری کنیم اگه مایل بودین تبادل لینک کنیم اگه خواستین منو به اسم آگاهی لینک کنین و خودتون هم بگین به چه اسمی لینکتون کنم ممنون میشم
مصلحت امروز ایران در دست‌های ماست. آینده‌ی ایران در سر زانوان ماست که نمی‌خواهیم در برابر شنیع‌ترین استبداد عصر خویش زانو بزنیم. استبدادی که نه بر تن ما که می‌خواهد بر جان ما حاکم شود.

حمید گفت...

سلام دوست خوب و آزاد اندیشم
خوبی؟ چه خبر. کم پیدایی. خیلی وقته آپ نکردی. خبری از خودت بهمون بده