۱۳۸۹ خرداد ۲۴, دوشنبه

پاسخ به یک منتقد

پاسخ به وبلاگ http://meration.blogfa.com/

دوست عزیز شما از ابتدا بحث را از یک نکته انحرافی و اشتباه آغاز کرده ای. به نوشته خودتان دقت کن:

يكي از شبهاتي كه در طي ساليان و به خصوص بعد از حوادث 22 خرداد 1388 در اذهان افتاده است يا به عبارتي درست‌تر است كه بگوئيم " جا انداخته‌اند " اين است كه " چرا حضرت علي(ع) به خاطر مصلحت سكوت كرد و از حق خلافتش گذشت و امام حسين(ع) اين چنين نكرد "

بحث مصلحت سنجی و سکوت به خاطر مصلحت، چیزی نیست که تازه به وجود آمده باشد، این بحث را حکومت جمهوری اسلامی در طی سی سال، در ذهن مردم القا کرده است. مصلحت نظام، مصلحت اسلام، مصلحت. اتفاقا جنبش سبز می خواهد به تمام این مصلحت سنجی ها خاتمه دهد. جنبش سبز مخالف مصلحت سنجی هاست

لطفا ادامه مطلب را کلیک کنید
مطلب بعدی: عنوان کرده ای که جنبش سبزی ها می گویند:

" چرا موسوي بايد به خاطر مصلحت اسلام سكوت مي‌كرد و از حقش مي‌گذشت ؟ "

نه عزیز، همچنان که در بند بالا گفتم جنبش سبز به هیچ مصلحتی پایبند نیست، این بحث را حکومتیها و آنها که از مبارزات خستگی ناپذیر جنبش سبزیها، به تنگ آمده اند، به زبانها انداخته اند.

این که امام علی سکوت کرد یا صبر کرد، اصلا مد نظر من نبوده که حالا بخواهم برای شما ثابت کنم علی سکوت کرد یا صبر کرد. بحث بر سر اینست که این عمل امام علی را حکومت جمهوری اسلامی دستاویزی قرار داده برای سرکوب هر اعتراضی. یادم می آید وقتی دانشجو بودم و یک اعتراض کاملا صنفی داشتیم، جلسه ای با رییس دانشگاه داشتیم، رییس دانشگاه بعد از بحث با دانشجویان و وقتی دید دلیلی برای انجام آن کار ندارد، به عنوان راه حل آخر اعلام کرد" شما باید دست از خواسته تان بردارید و به خاطر مصلحت، سکوت کنید همان کاری که مولای متقیان علی (ع) انجام داد" الان هم این حکومتیان هستند که این را در میان مردم ساده و عادی و تقریبا کم سواد راه انداخته اند که "حتی اگر حق با موسوی باشد باید سکوت کند چون مصلحت چنین ایجاب می کند"

در جای دیگر آورده ای:

عده‌اي با مقايسه زمان امام علي(ع) و امام حسين(ع) ، مي‌گويند كه اگر كار علي درست بود پس امام حسين(ع) نيز بايد چنين مي‌كرد و به گفته وبلاگ مذكور و سايت‌هاي اين‌چنيني ، امام حسين را بزرگ‌ترين فتنه گر جهان برمي‌شمارند .

اول این را برایت بگویم که در طی این یک سال، معنای واژه ها و عباراتی مانند "خس و خاشاک" ، "مفسد فی الارض" ، "محارب" ، "فتنه گر" ، "زندان" ، "زندانی سیاسی" و ... عوض شده اند. دیگر این واژه ها را سبزها بد نمی دانند. افتخار خود من اینست که "محاربم به ولایت فقیه"

امام حسین را نیز فتنه گر نامیدم فقط به استناد کلماتی که حکومت در برخورد با مخالفانش انتخاب می کند، وقتی اعتراض را فتنه می داند، پس حرکت امام حسین نیز طبق همین ادبیات "فتنه" بوده است.

در این سی ساله به گونه ای در ذهن جامعه القا کرده اند که به هیچ چیز نباید اعتراض داشته باشی زیرا اعتراض و جامعه چند صدایی و شنیدن صداهای مختلف، اتحاد و وحدت جامعه را از بین می برد. البته این تفکر را فقط جمهوری اسلامی نداشته قبلی ها هم چنین تفکری داشتند. چنین تفکری در فرهنگ جامعه ایرانی هم جاافتاده و تعداد کسانی که اعتقاد دارند جامعه باید یکدست و یکصدا باشد کم نیست. زیرا وجود چند صدا در جامعه را نشان عدم اتحاد دانسته اند. در این باره در آینده باز هم خواهم نوشت.

مطلب بعدی که آورده ای:

حق جايي است كه از جانب خداوند رسيده باشد . بي‌شك ترديد نداريم كه قانون اساسي ما قانوني است منطبق با احكام اسلام . بنابر اين حق آن‌جاست كه قانون مي‌گويد .

در حال حاضر، قانون اساسی، طبق سلیقه آقایون اجرا می شود جایی که به نفعشان باشد اجرا می شود و جایی که به ضررشان باشد به مصلحت نظام نیست که اجرا شود. چیزی هم که موسوی و کروبی به آن تاکید دارند اجرای بخش هایی از قانون اساسی است که تا کنون به آنها اهمیتی داده نشده است.

در جای دیگر اشاره کرده ای:

مير حسين موسوي و نزديكانش در حالي صحبت از حق مي‌كنند كه كميته غيرقانوني صيانت از آراء تشكيل داده‌اند

مگر در این کمیته چه خبر بوده است که اینقدر به مذاق شما ناخوش آمده است؟ اینکه به نمایندگانشان آموزش دهند که چگونه مراقب شرایط اخذ آرا باشند کار غیر قانونی است؟

در مورد دولت اصلاحات :

خاتمی خیلی سعی کرد قانون انتخابات را اصلاح کند اما همیشه با سد معبر شورای نگهبان مواجه شد. خاتمی به خاطر مصلحت خامنه ای چند جا اشتباه کرد که نتیجه آن مصلحت سنجیها و سکوتها، رییس جمهور شدن احمدی نژاد شد

در زیر به تعدادی اشتباهات خاتمی اشاره می کنم:

رهبر، پرونده قتلهای زنجیره ای را از خاتمی گرفت و به وی گفت به گونه ای با مردم صحبت کند که پرونده هنوز پیش اوست.

در حادثه کوی دانشگاه و جنایت انصار لباس شخصی پوش، خاتمی دوباره مصلحت خامنه ای و اراذل اوباش انصار را فدای حقیقت کرد.

در انتخابات نهمین دوره ریاست جمهوری، مرحله اول احمدی نژاد با تقلب بالا رفت و باز هم خاتمی سکوت کرد

(می بینی که بر خلاف شماها که اصلا حاضر نیسیتد اشتباهات رهبرانتان را قبول کنید ما از خودمان هم نقد می کنیم تا اصلاح شویم)

جالب اینجاست که می گویی چرا آنزمان موسوی صدایش در نیامد؟ واقعا نمی دونم توی چه حال و هوایی به سر می بری آخه آنزمان موسوی سر پیاز بود یا ته پیاز!!!!!!!!

در مورد حق و اینکه حق با کیست و چه کسی حق ندارد: فقط یک جمله به شما می گویم

اعتراض در همه جای دنیا وجود دارد، چه درست چه نادرست، این شیوه برخورد حکومتها با معترضین است که ماهیت استبدادی آنها را نشان می دهد. شما یک لحظه کلاه خودت را قاضی کن واقعا لازم بود برای آرام کردن مردم، دست به این همه کشتار بزنند و چنان جنایتی در کهریزک کنند و ... تلویزیون خودمان هر روز صحنه هایی از اعتصاب در فرانسه، اعتراض در یونان، تخم مرغ انداختن به صورت بوش و ... را نشان می دهد. توی آمریکا خیلی راحت بر علیه رییس جمهورشان فیلم می سازند و ... اینجا چی؟

فقط باید چاپلوسی رییس جمهور را کنی چون احمدی نژاد مثل بچه ها قهر می کند، دل نازک است، تحمل هیچ نقدی را ندارد. وقتی به روزنامه کیهان جایزه بهترین منتقد را می دهد باید متوجه شوی که اینها چقدر از نقد هراسناک می شوند.

در جای دیگر آورده ای:

مقام معظم رهبري چه خوب فرمودند آن‌جا كه : " هدف جذب حداكثري و دفع حداقلي است "

واقعا شما فکر می کنید به این هدف رسیدند؟ یک نگاهی به مردم عادی کوچه و بازار بیندازید آیا مردم همان مردم قبل از انتخابات هستند؟ بقال محله مان می گفت اولش که احمدی نژاد را رییس جمهور کردند تصمیم گرفتم دیگر هیچوقت در انتخابات شرکت نکنم اما وقتی دیدم این گونه به جان مردم افتاده اند و می کشند و شکنجه می کنند دیگر نمی توانم سکوت کنم، هر جا بتوانم رسوایشان می کنم. بعد از هر نمازم نفرینشان می کنم.

در ضمن ما می خواهیم برای همیشه این تفکر حق و باطل را از جامعه و تفکر مردم بیرون کنیم. این که بخواهی یک نفر را حق و دیگری را باطل بخوانی تفکری بسیار اشتباه و مخرب است. لطفا بین مردم مرزکشی نکن. هر کس هم خوبی دارد هم بدی دارد هم اشتباه دارد هم کار درست انجام می دهد. هیچ کس حق محض و هیچ کس باطل محض نیست.

درمورد هتک حرمت در آشورا: همه می دانند که در طول تاریخ دو نفر روز آشورا خون ریختند 1- یزید 2- خامنه ای، مردم را از پل به پایین پرت کردن و زیرماشین گرفتن و کشتن که هتک حرمت نیست، مچ بند سبز بستن و احساساتی شدن های لحظه ای هتک حرمت است

مگر اصل ولایت فقیه از کجا آمده است که عدم اعتقاد به آن، ما را از دایره مسلمانی خارج می کند؟ اگر من مسلمان نیستم پس آیت الله خویی و آیت الله سیستانی هم مسملان نیستند. پس شهید مطهری هم که مخالف این شیوه حکومت کردن بود مسلمان نبود. فقط سید علی مسلمان است و احمدی نژاد و همفکرانشان. راستی یک فکری برای رهبرتان بکنید احمدی نژاد در اندیشه مالیخوییایی قدرت همیشگی است. از الان دارند مصباح یزیدی را امام مصباح می نامند تا زمینه رهبری او را آماده کنند. مگر امام خمینی نگفت از روزی بترسید که غافل باشید و حجتیه ای ها، به قدرت برسند. فکر نمی کنی پیش بینی امام خمینی درست از آب در آمده باشد؟

مطلب آخر: جنایت تحت هر نام و عنوانی محکوم است لطفا بیشتر از این، آبروی اسلام عزیز را نبرید.
  • Digg
  • Sphinn
  • del.icio.us
  • Facebook
  • Google
  • Furl
  • Reddit
  • StumbleUpon
  • Donbaleh
  • Technorati
  • Balatarin
  • twitthis